کشف بقایای جسد سوخته مرد دندانپزشک در پشتبام شرکتش | برادرکشی فجیع به خاطر پول
تاریخ انتشار: ۳۰ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۶۴۷۲۷
به گزارش همشهری آنلاین، تلاش پلیس برای کشف سرنوشت دندانپزشک گمشده از روز هفدهم آذر امسال شروع شد.آن روز زنی راهی کلانتری تجریش شد و گفت که شوهرش به طرز مشکوکی ناپدید شده و از او بیخبر است.
وی توضیح داد: شوهرم دندانپزشک است و صبح امروز(هفدهم آذر) طبق روال همیشه، صبح زود خانه را برای رفتن به محل کارش ترک کرد و دیگر از او خبری نشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیشتر بخوانید:
نقشه هولناک خواهر و برادر برای قتل خواهر کوچکتر | کشف ضربات چاقو و اسید روی جسد مقتول | پدر و مادر برای فرزندانشان قصاص تقاضا کردندبار دوم که شمارهاش را گرفتم، موبایلش خاموش بود و این مسئله نگرانیم را بیشتر کرد. وی ادامه داد: پس از پیگیریهای فراوان متوجه شدم که او به محل کارش نرفته و همکارانش نیز از او بیخبر هستند. با گذشت زمان، وقتی هیچ خبری از او نشد، نگرانیام بیشتر شد و تصمیم گرفتم از پلیس برای پیدا کردن همسرم کمک بگیرم.
برادر، مظنون شماره یکبا اظهارات این زن، پروندهای درباره ناپدید شدن دندانپزشک ۴۵ساله تشکیل و گروهی از مأموران اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران تحقیقات برای یافتن ردی از او را آغاز کردند. آنطور که بررسیها نشان میداد مرد گمشده علاوه بر داشتن مطب، شرکتی در حوالی خیابان فرشته داشت و با برادرش شریک بود. این دو برادر در زمینه خرید و فروش تجهیزات پزشکی فعالیت داشتند و بررسیها نشان میداد که مرد گمشده آخرین بار در شرکت دیده شده است. از سوی دیگر بررسی مکالمات تلفنی وی نیز نشان میداد که او با برادرش قرار داشته است.
برادر بزرگتر مرد گمشده، پزشک عمومی بود و مأموران به سراغ او رفتند اما از او خبری نبود. مأموران در ادامه به شرکتی که این دو برادر راهاندازی کرده بودند رفتند و پس از بازبینی تصاویر دوربینهای مداربسته، سرنخهای مهمی بهدست آوردند.
آنطور که تصاویر نشان میداد دندانپزشک ناپدید شده آخرین بار وارد شرکت شده اما خروج او ثبت نشده بود. این درحالی بود که برادر وی از صبح زود وارد شرکت شده و چند ساعت بعد درحالیکه بهشدت سراسیمه و مضطرب بود آنجا را ترک کرده و از آن پس به طرز مشکوکی ناپدید شده بود.
در ادامه حقایق بیشتری درباره این پرونده بهدست آمد. مأموران متوجه شدند که این دو برادر از سالها قبل بهدلیل مسائل مالی با یکدیگر دچار اختلافاتی شده بودند. همه این شواهد نشان میداد که برادر بزرگتر اسرار ناپدید شدن برادر کوچکتر را میداند و به همین دلیل انگشت اتهام به سمت او نشانه رفت.
حل معماچند روز از ناپدید شدن مرد دندانپزشک میگذشت و هنوز سرنوشت وی در هالهای از ابهام بود. ماموران در بازرسی داخل شرکت، هیچ سرنخی از مرد گمشده بهدست نیاورده بودند و نکته عجیب ماجرا این بود که دوربینهای مداربسته خروج این مرد از شرکت را ثبت نکرده بودند.
شکی وجود نداشت که برای مرد گمشده در زمانی که داخل شرکت بوده، اتفاقی رخ داده است. در این شرایط مأموران بار دیگر راهی شرکت شدند و تا اینکه این بار سرنخی بهدست آوردند. در پشت بام بقایای سوختهای از یک جسد پیدا شد که بهنظر میرسید متعلق به مرد ناپدید شده است. این بقایا به دستور قاضی ساسان غلامی، بازپرس جنایی تهران، به پزشکی قانونی انتقال یافت و همزمان دستور بازداشت نظافتچی شرکت صادر شد چرا که وی پس از پیدا شدن بقایای سوخته جسد، رنگش پریده و دچار لکنت شده بود.
مرد نظافتچی تحت بازجویی قرار گرفت و در تحقیقات اسرار ناپدید شدن مرد دندانپزشک را فاش کرد و گفت که برادربزرگتر مرد گمشده بهخاطر اختلافات مالی، جان برادرکوچکترش را گرفته و فرار کرده است.
این مرد توضیح داد: من مدتهاست که در این شرکت کار میکنم. آنطور که متوجه شده بودم عامل جنایت که پزشک عمومی و برادر بزرگتر است، چند سال قبل تصمیم گرفت در انتخاباتی شرکت کند. او به برادرش که دندانپزشک بود، ۴میلیارد تومان پول داده بود تا کارهای تبلیغاتی وی را انجام بدهد اما برادر کوچکتر هیچ کاری نکرد. وقتی برادر بزرگتر در انتخابات ناکام ماند، پولش را طلب کرد اما برادرش آن را پس نمیداد و بر سر این موضوع اختلاف شدیدی میان آنها شکل گرفته بود.
او ادامه داد: این اختلافات آنقدر عمیق شده بود که روز حادثه، یعنی هفدهم آذرماه، برادر بزرگتر به برادر کوچکتر زنگ زد و از او خواست به شرکت بیاید. آن روز دو برادر بر سر اختلاف مالیشان دچار مشاجره و درگیری شدند. ناگهان عامل جنایت با چکش و قندشکن به جان برادر کوچکترش افتاد و او را به قتل رساند. من وحشتزده نظارهگر این صحنه هولناک بودم. پس از آن قاتل از من خواست به او کمک کنم تا جسد را از شرکت خارج کنیم.من که چارهای جز همکاری نداشتم به کمک او رفتم و جسد را به پشت بام بردیم. در آنجا جسد را مثله کرده و بخشی از آن را در پشت بام سوزاندیم. بخش دیگر را هم داخل گونی و پلاستیک انداخته و در بیابانهای اطراف رها کردیم.
متهم گفت: آقای دکتر آن روز برای دستمزد همکاری، ساعت گرانقیمتش را به من داد و من از آن روز دیگر او را ندیدم. براساس این گزارش، مرد نظافتچی به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای جنایی تهران، در اختیار کارآگاهان اداره دهم قرار گرفته و تحقیقات برای دستگیری قاتل فراری ادامه دارد.
کد خبر 729557 منبع: روزنامه همشهری برچسبها خبر مهم قتل - قاتل حوادث ایرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: خبر مهم قتل قاتل حوادث ایران برادر بزرگ تر ناپدید شدن برادر کوچک ناپدید شده مرد گمشده دو برادر پشت بام کوچک تر آن روز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۶۴۷۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اعتراف مادر دیانا به قتل فجیع فرزندش / او را با چاقو کشتم و آتش زدم!
به گزارش صدای ایران از روزنامه جوان، روز حادثه مادر دیانا بچه را با خودروی شخصیاش به خانه میآورد. دیانا مقابل خانه پیاده میشود و مادر خودرو را به داخل پارکینگ میبرد، اما وقتی برمیگردد متوجه میشود خبری از بچه نیست. برای همین پلیس را از ماجرا باخبر میکنند. اعضای خانواده دیانا به پلیس گفتند به کسی مظنون نیستند و احتمال میدهند در همان زمان سرنشینان یک خودرو کودک را ربوده باشند.
وقتی تحقیقات پلیس با تحقیقات میدانی نشان داد که سناریوی آدمربایی منتفی است، مادر دیانا را به عنوان مظنون بازداشت کردند. او در جریان تحقیقات گفت از ماجرای گم شدن کودک خبری ندارد، اما سرانجام روز گذشته به ارتکاب جنایت اعتراف کرد. متهم گفت: «من به جز دیانا صاحب فرزندی دیگر هم هستم. روز حادثه بود که تصمیم به قتل دیانا گرفتم. بچهام را به باغی متروکه در بیرون شهر بردم و او را با ضربات چاقو به قتل رساندم. بعد هم جسدش را آتش زدم و به اداره پلیس رفتم و گم شدن او را گزارش دادم.»
با اعتراف متهم و با نشانیهایی که او در اختیار پلیس گذاشت، کارآگاهان راهی محل شدند و بقایای جسد سوخته را کشف کردند. همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی، تحقیقات برای بررسی انگیزه جرم در جریان است.